یک معلم ریاضی

از همه چیز و از همه مهمتر خاطرات

یک معلم ریاضی

از همه چیز و از همه مهمتر خاطرات

Souvenir d'enfance



آین آهنگ بیشتر منو یاد کازابلانکا میندازه نمی دونم چرا هر وقت اینو گوش می کنم آهنگ "همچنان که زمان می گذرد " As Times Go By رو دوباره تو ذهنم مرور می کنم ........ عجب داستان غریبی است یا درست تر بگم به قول فروغ :


"" نه امیدی که بر آن خوش کنم دل
نه پیغامی ، نه پیک آشنایی
نه در چشمی نگاه فتنه سازی
نه آهنگ پر از موج صدایی ""
I was five and he was six
We rode on horses made of sticks
He wore black and I wore white
He would always win the fight

Bang bang, he shot me down
Bang bang, I hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, my baby shot me down.

Seasons came and changed the time
When I grew up, I called him mine
He would always laugh and say
"Remember when we used to play?"

Bang bang, I shot you down
Bang bang, you hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, I used to shoot you down.

Music played, and people sang
Just for me, the church bells rang.

Now he's gone, I don't know why
And till this day, sometimes I cry
He didn't even say goodbye
He didn't take the time to lie.

Bang bang, he shot me down
Bang bang, I hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, my baby shot me down...

دانلود

(( زندگی چقدر سخته شده جونم به لبم رسید تا تونستم یه مطلب رو با اینترنت گوشی اپ کنم ))

نظرات 3 + ارسال نظر
ملینا زرین آباد یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:23 ب.ظ http://www.melinazarinabad.blogfa.com

خوده خودم سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:02 ب.ظ

ا
این آهنگه!

گرجه مطلب اولش گمراهم کرد! آخه سنم قد نمیده به اون فیلمه!!

وقت برای فیلم دیدن وقت زیاده

دخترک یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ق.ظ http://jameminaiyemay.blogsky.com

سلام
این آهنگ رو خیلی دوست دارم
و خیلی روم تاثیر میذاره
واسه همین دم دست نمیذارمش
وگرنه میرم تو هپروت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد